آنچه که می توان از آن در وضعیت کنونی به عنوان دغدغه حرفه ای یاد کرد و ضرورت پیگیری را برای آن درنظر گرفت ، در درجه اول ارتقاء دانش وفرهنگ تخصصی با تکیه بر تکنولوژی و فناوری های روز است .
این موضوع علاوه براینکه آگاهی جامعه متخصص را ارتقاء می بخشد و بستر ساخت و ساز علمی و توانمند می کند ، باعث می شود مطابق اقلیم و شرایط موجود به تولید ساختمان بپردازیم که صرفه اقتصادی و صرفه جویی در مصرف انرژی و البته آسایش شهروندان را به ارمغان می آورد ، حقوق مردم برای سکونت در میان انبوهی از سازه های و عناصر شهری رعایت می شود. تنها مصالح استاندارد مورد استفاده ساخت وساز قرار می گیرد و فرایندهای ساخت و ساز شکل واقعی تری به خود می گیرد . چنانچه دانش تخصصی با فرهنگ عمومی و همچنین با ضرورتهای اجتماعی که هر متخصص در ارائه خدمات مهندسی بدان توجه نماید و آمیخته شود ، شاهد خدمات مهندسی صحیحی در قبال خواسته مناسب و فرایند محور جامعه خواهیم بود. در اولویت بعدی ، لزوم هماهنگی و تعامل ارگانها و نهادهای مرتبط در حوزه ساخت و ساز است. این هماهنگی برای توجه بیش از پیش به نحوه رشد عناصری در شهر است که بطور معمول ساختمان نام دارد. توجه و التفات موصوف را میتوان با مضامینی همچون باید ها و نبایدها در میان قانون ، دستورالعملها و اساسنامه های دستگاه ها ، نهادها ، تشکلها و... یافت . قطعا برآیند این بایدها و نبایدها باید هدف مشترکی را نشانه گیرد که باز همان آسایش و بهره وری عمومی و صرفه اقتصادی و استفاده بهینه از منابع ملی است.